کسب درآمد از طریق تلگرام
قیمت: 4,000 تومان
کسب درآمد از طریق تلگرام
جدید ترین روش کسب درآمد در ایران
به راحتی و در عرض چند دقیقه میتوانید کسب درآمد داشته باشید

با افزایش نفوذ شبکه‌های مجازی و پیام‌رسان‌های فوری، عده‌ای به فکر افتاده‌اند که به کسب درآمد از این فضای مجازی بپردازند یا حتی کلاس‌های آموزشی برگزار کنند و درست مثل کلاس‌های حضوری شهریه دریافت کنند!


با گسترش استفاده از فضاهای مجازی و افزایش مخاطبان آن، کسب‌وکارهای اینترنتی یکی از بخش‌های جدانشدنی زندگی امروزه ما شده‌اند و با ورود شبکه‌های پیام‌رسان فوری به کشور، شکل جدیدی از این کسب‌وکارهای مجازی، ظهور و بروز پیدا کرده است. اغلب این شبکه‌های اجتماعی برای تبلیغات بوده یا کانال ارتباطی بین بازاریاب و مشتری هستند. در این بین عده ای هم هستند که به طور مستقیم از این فضا کسب درآمد می‌کنند.


خرید
خلاصه قسمت 21 و 22 اورجینال پول کثیف یا لطیفه :: سایت تفریحی ویزیتور

سایت تفریحی ویزیتور

تفریحی|جوک|اس ام اس|عکس|داستان|خبری|آهنگ|شعر|ویزیتور

سایت تفریحی ویزیتور

تفریحی|جوک|اس ام اس|عکس|داستان|خبری|آهنگ|شعر|ویزیتور

سایت تفریحی ویزیتور

تفریح کنید ، داستان بخونید ، پیامک بخونید ، دانلود کنید ، بخندید و حالشو ببرید.

پیام های کوتاه
پربیننده ترین مطالب

آمورش افزایش سریع اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام

قیمت: 12000 تومان

آموزش افزایش اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام بدون ریپورت و اسپم شدن

تلگرام یکی از نرم‌افزار های اجتماعی است که در بین ایرانی ها هم از جایگاه خاصی برخوردار می باشد که این می توانید برای شما درامد زا باشد!!!!
شما می توانید با ایجاد یک کانال درامد زایی کنید ، از طریق تبلیغ و فروش محصول به درامد بالایی برسید !
ولی این خود مستلزم بیشتر بودن اعضا کانالتان خواهید بود.
شاید تا حالا راه های زیادی رو امتحان کردید ولی نتیجه نگرفتید ، ولی با آموزش های این پکیج می توانید به راحتی اعضای کانال خود را به 1000 ، 2000 و بیشتر برسونید!!!
با خرید این بسته یکبار برای همیشه در های ثروت رو بروی خودتون باز کنید.
همچنین ما برای شما به عنوان هدیه تبلیغ انبوه تلگرام بدون ریپورت و اسپم + بانک شماره کل کشور + 1000شماره تلگرامی
این پکیج در سایت های دیگر به قیمت 30000 تومان فروخته می شود ولی شما می توانید این بسته را با قیمت استثنایی 12000 تومان از اینجا خریداری فرمایید.

خرید        سوال از فروشنده



دوستان عزیز قبل از این که خلاصه هایی که زیر هست را بخوانید باید بگم که ما قبلا خلاصه های این سریال را بر اساس قسمت های 45 دقیقه ای می گذاشتم ولی خلاصه هایی که خانم نادیا برایم فرستاده براساس قسمت های اورجینال است این خلاصه ها را برایتان می گذارم در بینشان یک فاصله با خلاصه های قبلی وجود دارد سعی می کنیم خلاصه های قبل از این قسمت اورجینال را براتان بعدا بگذاریم

 

خلاصه قسمت 21 اورجینال سریال پول کثیف
الیف با شنیدن صدای تیراندازی، با عجله وارد ساختمون میشه و متوجه میشه آدم متین، به سمت اون یکی آدم (ندیم) تیراندازی کرده و فرار کرده. ندیم فردی بوده که دخترش دست طیار بوده، به همین دلیل مجبور شده به دستور متین عمل کنه و به رم بیاد. اما توضیح بیشتری نمیده. عمر به الیف میگه متین از همه چی خبر داشت و میدونست تو با پلیس اومدی، حتما وقتی حواست نبوده، برات میکروفون کار گذاشته و همه چی رو فهمیده، بخاطر همین خودشو نشون نداد، اون میدونست که آدمهاش رو تعقیب میکنیم، درواقع متین عمدا ندیم رو سر راه ما گذاشته، حتما متین با رئیسش مشکل پیدا کرده و چنین کاری انجام داده متین به استانبول برمیگرده و مادرش رو از کشور خارج میکنه و میگه من و نیلوفر هم کمی بعد میایم ...متین به دیدن طیار میره. طیار از اینکه متین این کارو با موفقیت انجام داده، ازش راضیه. سپس سراغ الماسهارو میگیره. متین میگه مثل همیشه در گاوصندوقته .......... ندیم رو به بیمارستانی در استانبول می برند. الیف همه ماجرارو برای پلین و آردا تعریف میکنه. پلین در مورد ندیم تحقیق میکنه و خبر میده که دختر ندیم بیماری قلبی داره و خیلی وقته منتظر پیوند قلبه ..... عمر در حضور ندیم درباره پیوند غیرقانونی اعضای بدن از دکتر سوال میکنه و دکتر میگه این کارو در بیمارستان انجام نمیدن، این کار باید در یک جای مخفی انجام بشه که در این صورت احتمال زنده موندن طرف خیلی پایینه... عمر به ندیم میگه میدونم که متین از راه غیرقانونی برای دخترت قلب پیدا کرده، اگر میخوای دخترت زنده بمونه باید جای اونارو لو بدی الیف به خونه برمیگرده. همه وسایلش رو میگرده و میکروفون رو پیدا میکنه. همین موقع نیلوفر وارد اتاق میشه و با ناراحتی میگه اون میکروفون کار منه، متین ازم خواست... الیف به شدت عصبانی میشه. کلی با هم بحث میکنن. بعد هم نیلوفر میگه با متین ازدواج کرده. الیف شوکه میشه. نیلوفر ادامه میده که چون متین نمیتونست فامیلیشو به من بده، ما فقط عقد دینی انالیف میگه تو حتی فامیلیش رو نمیدونی، اما قبول کردی که زنش بشی... نیلوفر میگه فامیلیش رو نمیدونم اما اسم واقعیش رو میدونم که فاتح هست ..... الیف این موضوع رو به عمر خبر میده عمل پیوند قلب دختر ندیم قرار بوده در یک انبار انجام بشه. قبل از اینکه عمل جراحی آغاز بشه، عمر به همراه سامی، آردا و پلین میرسند. دکتر و دستیارانش دستگیر میشند. متین از دور این اتفاق رو می بینه و خوشحال میشه. این موضوع به گوش طیار میرسه و طیار شوکه میشه. بلافاصله علی و حسین رو خبر میکنه. حسین میگه این موضوع به شعبه ما ربطی نداره و شعبه دیگه ای این کارو انجام داده و سامی هم در راس این کار بوده...علی میگه من از بقیه شنیدم که سامی برای یه عملیات مخفی در رم بوده و پدر دختره که اسمش ندیم بوده رو از رم زخمی آوردتش و اینکه عمر هم تو این موضوع دست داشته... طیار خیلی عصبانی میشه و میگه اون دکتر نباید هیچ حرفی بزنه، هر طور که شده باید جلوشو بگیریم ..... طیار با عجله به سراغ گاوصندوقش میره و می بینه بر خلاف حرف متین، الماسها اونجا نیستند سامی در مورد عمر با رئیس صحبت میکنه و رئیس رو راضی میکنه که عمر دوباره به کارش برگرده. عمر این بار در کنار سامی مشغول به کار میشه ..... الیف خبر دستگیری قاچاقچیان اعضای بدن رو از تلویزیون می بینه و متوجه میشه اون دکتری که دستگیر شده، دوست طیاره و اونو قبلا کنار طیار داین موضوع رو به عمر میگه. عمر به سراغ دکتر میره و ازش بازجویی میکنه. دکتر اولش انکار میکنه اما بالاخره اعتراف میکنه که رئیس این قاچاق طیاره و پولی که از این راه به دست میاره از طریق آدمی به اسم متین میشوره متین به سراغ نیلوفر میره و میگه همه چی حل شده، مادرم از مرز رد شده، بابام هم کارش تموم شد، کلی پول دستمون داریم و حالا میتونیم یه زندگی جدید شروع کنیم، فورا باید از اینجا بریم... نیلوفر قبول نمیکنه. متین میگه تو زن منی و باید همراه من بیای... نیلوفر میگه این ازدواج قانونی نیست، فامیلی من هنوز دنیزره، پس مجبور نیستم همراهت بیام، من چه جوری زنتم در حالی که فامیلیت رو نمیدونم... متین میگه اسم واقعی من فاتح دونداره (فامیلی طیار)... نیلوفر خیلی تعجب میکنه..متین در ادامه میگه چند ساعت دیگه از کشور خارج میشم، اگر با من نیای مثل دفعه قبل با زور میبرمت... نیلوفر پیش الیف میره و این موضوع رو میگه دکتر، قبل از اینکه رسما اعتراف کنه، مقداری غذا و آب میخوره. سپس مقابل دوربین و در حضور بقیه یعنی عمر، سامی، حسین، آردا و پلین آماده میشه. لحظه ای که میخواسته همه چی رو اعتراف کنه، سکته میکنه و میمیره. عمر خیلی عصبانی میشه و دستور میده آب و غذایی که دکتر خورده، آزمایش بشه. سامی میگه فقط ماها میدونستیم که اون اعتراف کرده، پس همه کسانی که اینجا هستن مظنونن... حسین به طیار خبر میده که این بار هم نجات پیدا کردی..

طیار که دستور داده بوده متین رو پیدا کنن، آدماش خبر میارن هیچ اثری از متین و مادرش نیست. طیار میگه نیلوفرو تعقیب کنید تا به متین برسید ..... الیف با عمر تماس میگیره و میگه کار فوری داره. عمر سریع خودشو میرسونه. الیف میگه متین به نیلوفر گفته فامیلیش دونداره یعنی احتمالا برادرزاده طیاره، از طرفی نیلوفرو تهدید کرده که به زور میبرتش... عمر فکری به ذهنش میرسه و با الیف پیش نیلوفر میره و بهش میگه فقط تو میتونی به ما کمک کنی، با متین تماس بگیر و بهش بگو حاضری باهاش فرار کنی تا منم از این طریق دستگیرش کنم... نیلوفر قبول میکنه و با متین تماس میگیره
خلاصه قسمت 22 سریال پول کثیف
نیلوفر به درخواست عمر با متین تماس میگیره و برای فردا صبح باهاش قرار میذاره ..... حسین به طیار میگه تو موضوع مرگ دکتر کسی به من شک نکرد اما آبی که دکتر نوشیده قراره آزمایش بشه... طیار میگه الان مهمترین موضوع متینه، آدمای من نتونستن پیداش کنن اما عمر میتونه. عمر، هم خیلی زرنگه و هم اینکه اونم دنبال متینه، پس حواست به عمر باشه، تا از طریق اون به متین برسیم و قبل از عمر، متین رو بگیریم .....در کلانتری، سامی خبر میده آبی که دکتر نوشیده سمی بوده. در ادامه میگه من به آدمای گروه خودم اطمینان کامل دارم پس حتما بین شماها یه خائن هست، از طرفی سابقه گروه شما خرابه مثل اون برگه ای که چند وقت پیش عمر از دادستان گرفت... عمر بحث رو عوض میکنه و موضوع نیلوفر و متین رو مطرح میکنه. عمر و سامی تنهایی صحبت میکنن. سامی میگه من مطمئنم یکی از اون سه نفر (حسین، آردا، پلین) جاسوسه... عمر قبول نمیکنه و میگه من از هر سه نفرشون کاملا مطمئنم....سامی میگه من بالاخره اون جاسوس رو پیدا میکنم، امیدوارم وقتی اون جاسوس پیدا شد، ناراحت نشی... در آخر عمر، سامی رو راضی میکنه که حسین و آردا و پلین هم در عملیات فردا حضور داشته باشن ..... عمر به حسین خبر میده که سامی با حضور اونها در عملیات فردا موافقت کرده و حسین رو از نقشه فردا مطلع میکنه. حسین هم این موضوع رو به طیار خبر میده ..... الیف که خیلی نگران نیلوفره، به خونه عمر میره و در مورد این موضوع صحبت میکنن. عمر، الیف رو دلداری میده و میگه خواهر تو خواهر منم هست و من مراقبشم....بعدهم به الیف یه دستبند هدیه میده. دستبندی که روی اون تاریخ روزی که در رم بودن، حک شده بود فردا صبح، پلیسها در محل حاضر میشن. طیار هم آدماش رو میفرسته. کمی بعد نیلوفر میرسه اما چمدونش رو تو تاکسی جا میذاره. وقتی متین به محل قرار میرسه، یکی از آدمای طیار از کنارش رد میشه و بهش میگه این یه تله ست و پلیسها منتظرتن... متین خیلی شوکه میشه، یه گوشه میره و در حالی که از دور نیلوفرو می بینه باهاش تماس میگیره. اول سراغ چمدون رو میگیره، بعد هم میگه تو تحت تاثیر الیف قرار گرفتی وگرنه با پلیس نمی اومدی...عمر و پلین که در حال شنیدن حرفاشون بودن، از این جمله تعجب میکنن. در نهایت هم متین رو پیدا نمیکنن. متین فورا سوار ماشینش میشه. آدمای طیار که تو این فاصله سوار ماشین متین شده بودن، اونو به زور با خودشون میبرن و زندانیش میکنن ..... کمی بعد طیار پیش متین میره و سراغ الماسهارو میگیره. متین میگه فکر کن اونارو به عنوان ارث به من دادی... بعد هم طیارو متوجه میکنه که میدونه پدرش اونه. طیار خیلی عصبانی میشه و دستور میده فورا اتاق جراحی مخصوصش رو آماده کنن ......در بین کسانی که از متین نگهبانی میکردن، متین یکیشونو خریده بود، از طریق اون آدم، مرت رو به اونجا میکشونه و این موضوع که طیار پدر اونم هست، براش تعریف میکنه. در آخر هم میگه از نیلوفر یعنی از زنم دوری کن، وقتی بابات نیلوفرو دزدیده بود، من و اون همدیگرو شناختیم و عاشق هم شدیم ..... عمر و سامی درباره علت ناموفق بودن عملیات حرف میزنن. عمر میگه ممکنه بخاطر چمدون باشه... سامی میگه نه، یه نفر بهش خبر داده و من مطمئنم اون یه نفر کسی نیست جز همون جاسوسی که در بین اون سه نفره نیلوفر حال خوبی نداره. عمر باهاش صحبت میکنه و آرومش میکنه..در بین کسانی که از متین نگهبانی میکردن، متین یکیشونو خریده بود، از طریق اون آدم، مرت رو به اونجا میکشونه و این موضوع که طیار پدر اونم هست، براش تعریف میکنه. در آخر هم میگه از نیلوفر یعنی از زنم دوری کن، وقتی بابات نیلوفرو دزدیده بود، من و اون همدیگرو شناختیم و عاشق هم شدیم ..... عمر و سامی درباره علت ناموفق بودن عملیات حرف میزنن. عمر میگه ممکنه بخاطر چمدون باشه... سامی میگه نه، یه نفر بهش خبر داده و من مطمئنم اون یه نفر کسی نیست جز همون جاسوسی که در بین اون سه نفره نیلوفر حال خوبی نداره. عمر باهاش صحبت میکنه و آرومش میکنه.نیلوفر با عمر درد و دل میکنه و در بین حرفاش میگه موقعی که خونه طیار بودم، متین خیلی به مرت حسودی میکرد، یه روز که با مرت تو استخر بودم، وقتی به اتاقم برگشتم، متین رو جلوم دیدم که شدیدا ازم عصبانی بود... عمر پیش آردا میره و بعد از گفتن این موضوع، ادامه میده که متین برای این کار باید جایی باشه که به خونه طیار دید داشته باشه، بنابراین باید تمام خونه های اطراف خونه طیارو بررسی کنیم... عمر و آردا برای انجام این کار میرن و ساختمونی که متین اونجا ساکن بوده، پیدا میکنن. عمر فیلم دوربینهای اون ساختمون رو برای الیف میفرسته تا الیف با دیدن فیلمها متین رو شناسایی کنه..عمر و آردا خونه رو بررسی میکنن و با گوش دادن پیغامهای تلفن متوجه میشن متین قصد رفتن به بلغارستان رو داره. از اونجایی که تو این مدت حسین خونه اون یکی زنش بوده، از این موضوع باخبر نمیشه .......... آدمای طیار، متین رو به اتاق جراحی میبرن، طیار قبل از اینکه جراحی رو شروع کنه، بهش خبر میدن که مرت اومده و خیلی عصبانیه. طیار پیش مرت میره و سر موضوع متین با هم بحث میکنن. متین از طریق آدمی که داشته، موفق میشه نجات پیدا کنه. وقتی طیار برمیگیرده و می بینه متین فرار کرده، شدیدا عصبی میشه ..... متین به سراغ آدمی که از قبل باهاش هماهنگ کرده بوده، میره..نقشه این بوده که داخل کامیون اون آدم که در ظاهر برای حمل گوشت بوده، مخفی بشه و از مرز رد بشه ..... عمر و آردا هم به سمت ایستگاه بازرسی مورد نظر حرکت میکنن مرت با نیلوفر تماس میگیره و میگه در مورد بابام حق با الیف بود، بابای من اونی نیست که فکر میکردم، من یه برادر ناتنی دارم که وقتی بچه بوده فکر میکرده بابای من عموشه (نیلوفر یاد حرف متین میفته که چند وقت پیش، همین جمله رو گفته بود) در آخر هم مرت میگه که میدونم تو با اون ازدواج کردی... نیلوفر پیش الیف میره و میگه متین پسر طیاره... الیف خیلی متعجب میشه. بعد هم فیلمهایی که عمر فرستاده، نگاه میکنه و متین رو پیدا میکنه، عکسی از متین میگیره و برای عمر میفرستهعمر با دیدن اون عکس متوجه میشه چند وقت پیش که حسین تو بیمارستان بستری بود، متین رو تو اون بیمارستان دیده بوده عمر و آردا تو ایستگاه تک تک ماشینهارو بررسی میکنن تا اینکه کامیون متین میرسه. عمر کامیون رو متوقف میکنه اما قبل از اینکه داخل کامیون رو جستجو کنه، به ماشین دیگه ای مشکوک میشه، همین موقع متین تصمیم میگیره از کامیون پیاده بشه و فرار کنه. موقع فرار، عمر اونو می بینه با عجله به سمتش میره و موفق میشه متین رو دستگیر کنه
پایان
با تشکر از خانم نادیا
 

 



لینک منبع و پست : http://mozhganfilm6.persianblog.ir/post/1603
خلاصه قسمت 21 و 22 اورجینال پول کثیف یا لطیفه

اشتراك اين پست در تلگرام




آمورش افزایش سریع اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام

قیمت: 12000 تومان

آموزش افزایش اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام بدون ریپورت و اسپم شدن

تلگرام یکی از نرم‌افزار های اجتماعی است که در بین ایرانی ها هم از جایگاه خاصی برخوردار می باشد که این می توانید برای شما درامد زا باشد!!!!
شما می توانید با ایجاد یک کانال درامد زایی کنید ، از طریق تبلیغ و فروش محصول به درامد بالایی برسید !
ولی این خود مستلزم بیشتر بودن اعضا کانالتان خواهید بود.
شاید تا حالا راه های زیادی رو امتحان کردید ولی نتیجه نگرفتید ، ولی با آموزش های این پکیج می توانید به راحتی اعضای کانال خود را به 1000 ، 2000 و بیشتر برسونید!!!
با خرید این بسته یکبار برای همیشه در های ثروت رو بروی خودتون باز کنید.
همچنین ما برای شما به عنوان هدیه تبلیغ انبوه تلگرام بدون ریپورت و اسپم + بانک شماره کل کشور + 1000شماره تلگرامی
این پکیج در سایت های دیگر به قیمت 30000 تومان فروخته می شود ولی شما می توانید این بسته را با قیمت استثنایی 12000 تومان از اینجا خریداری فرمایید.

خرید        سوال از فروشنده

  • ۹۴/۰۳/۰۹
  • جواد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی