آمورش افزایش سریع اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام قیمت: 12000 تومان آموزش افزایش اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام بدون ریپورت و اسپم شدن |
در این قسمت ها باز هم به عزاداری برای ایدین پرداخته شد. ایدین با اون دختره که دوستش داشت گیزده قرار داشت و دختر هم سر قرار رفته بود عثمان با دیدنش بغض می کنه . گیزده می گه که من خیلی منتظر ایدین شدم و اون نیومد و عثمان مجبور می شه که بگه که ایدین مرده و حال دختر بد می شه و عثمان بازوش را می گیره. از طرفی عثمان به سردخانه می ره و جنازه دوستش را می بینه و همش یاد خاطراتش می افته . عارف هم یاد کسی می افته و جنازه او را می مونه اما نمی گه کی هست. از طرفی متات به نامزدش بتول و به ایچه می گه که باید از این جا دور بشیم چون احتمالا دوستهای ایدین و گروهشون بخوان از ما انتقام بگیرن از اون طرف مته هم ایچه را می بینه و می گه نباید در جمع دوستای ایدین می امدی ممکنه بلایی سرت بیارن. از اون طرف بهار می فهمه که دنیز دوست داره توی اتاق مادرش بره اما سونر می زاره و به سونر می گه که هر بچه ای نیاز داره که مادرش بغلش کنه و عطرش را حس کنه بزار دنیز بره توی اتاق مادرش که سونر قاطی می کنه و می گه که به تو ربطی نداره و ت وبه زودی از اینجا می ری اما در اخر کنار می اید با این قضیه تقریبا که دنیز با بهار شاده. واقعا رابطه سونر و بهار خیلی کاریکاتوری و لوس شده و به نظرم هر چه شخصیتی خوبی برای سونر ساخته بودند با نقش لوس و ابکی اش در فصل سه بردنش زیر سوال. کارولین به همراه بابای هاکان می اد خونه هاکان و کلی خوراکی اوردن و قراره با هم شام بخورن هاکان غر می زنه که چرا این زن را اوردی که باباش می گه غر نزن و بداخلاقی نکن. کارولین همش می خواد به هاکان نزدیک بشه وبه هاکان می گه که ما می تونیم با هم دوست باشیم و به طرز اغوا گری نزدیکش می شه که هاکان می گه به من نزدیک نشو و حرص می خوره و می ره.
لینک منبع و پست : http://mozhganfilm6.persianblog.ir/post/1605
خلاصه قسمت های 230 و 231 روزی روزگاری
آمورش افزایش سریع اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام قیمت: 12000 تومان آموزش افزایش اعضای کانال تلگرام + تبلیغ انبوه در تلگرام بدون ریپورت و اسپم شدن |
- ۹۴/۰۳/۰۹




